شاید تا به حال فیلم 《شجاع دل》 را دیده باشید. جایی که سِر ویلیام والاس برای جنگ آماده میشود و صورت و بدنش را با رنگ آبی نقش و نگار میکند... اما در واقع این نقش و نگار ها چه هستند؟؟؟
سلت های اولیه اقوامی عمدتا کشاورز و چوپان بودند که در طی قبل از قرن ۸ پیش از میلاد در سراسر اروپا پراکنده شده بودند.
به مرور زمان آنها از غرب به اسپانیا و انگلستان امروزی واز جنوب به شمال ایتالیا رسیدند و از شرق حتی به ترکیه هم رسیدند. 👇👇
https://www.tarafdari.com/node/2016216
آنها جنگجویان خشن با صداهایی کلفت بودند. آنها به صورت برهنه و بدون زره و لباس به جنگ میرفتند و گردن بند هایی (طوق) برنزی به دور گردن خود می انداختند. آنها آهنگرانی ماهر بودند که و در حرفه و هنر دستی برجسته بودند.
آنها جنگجویانی قدرتمند اما بی نظم بودند همین باعث میشد از دشمنانشان شکست بخورند. آنها از شمشیرهایی نسبتا بلند استفاده میکردند که نسبت به شمشیر های یونانی و رومی بلند تر بودند. شلوار هایی زبر میپوشیدند و از نقش و نگار هایی آبی رنگ که از گیاه《 نیل》به دست می آوردند بدن خود را تزئین میکردند تا برای دشمنان ترسناک به نظر بیایند.
اما این نقش و نگار ها چطور استفاده میشدند؟؟
شواهد نشان میدهد تا قبل از اینکه سلت ها در حدود سالهای ۶۰۰ قبل از میلاد با یونانی ها و رومی ها برخورد کنند همه آنها ازین نقش و نگار های آبی استفاده میکردند. هر قبیله سلتی طرح و نقش و نگار های مخصوص خودش را داشت. اما پس از اینکه با یونانی ها و رومی های متمدن آشنا شدند کم کم باور ها و رفتار های بومی آنها کم رنگ شد. حالا سلت ها به دو قسمت تقسیم شدند: 1-سلت هایی که با تمدن آشنا شده بودند و در سرزمینهای اصلی قاره اروپا زندگی میکردند که《 گال》 نامیده شدند (Continental celts)
2-سلت هایی که همچنان از تمدن دور بودند و با آن برخورد نکرده بودند و همچنان زندگی وحشی و سنتی داشتند مانند 《بریتون ها 》(Islandic celts )
چند قرن پس از آن دیگر خیلی نادر بود که کسی یک سلتی( گالی) را ببیند که بدون لباس به جنگ بیاید یا با نقش و نگارهای آبی روی بدنش جلب توجه کند . حالا دیگر آنها اهمیت داشتن زره و پوشیدن لباس در جنگ و همچنین داشتن نظم و هماهنگی و تاکتیک های جنگی را درک کرده بودند.
همانطور که در منابع تاریخی رومی آمده : گال ها واحد ارتشی مجزا داشتند ، سوار کار ، کمان دار ، تبر دار، شمشیرزن و همچنین نیزه دار هایی قدرتمند و سامان یافته داشتند که چندین فرمانده آنها را هدایت میکرد. گال ها این را از رومی ها آموخته بودند که باید تاکتیک جنگی داشته باشند و نظم بسیار مهم است...
اما قرن ها بعد ، وقتی جولیوس سزار ، کنسول مقتدر و قدرتمند روم در سال ۵۴ قبل از میلاد با لشکرش وارد بریتانیا شد به شدت حیرت زده شد...
او مردمان و جنگجویانی را دید که به طرز عجیبی از تمدن به دور بودند. جنگجویانی خشن و بی نظم که بدون لباس به نبرد می آمدند و تمام بدنشان را با نقش و نگارهایی آبی رنگ و عجیب پوشانده بودند که چهره شان را بسیار وحشتناک میکرد.
استقامت آنها در هوای سرد و برفی بسیار زیاد بود و میتوانستند تا روز ها گرسنگی را تحمل کنند! گویی به حیوان نزدیک ترند تا به آدم!
جولیوس سزار انتظار این را نداشت. او با لشکرش گال را فتح کرده بود و کاملا با سلت ها آشنا بود. اما دیدن بریتون ها او را شوکه کرد. انگار با سلت های ۶۰۰ سال پیش روبه رو شده بود!
همان اقوام وحشی و ترسناک باستانی که انگار از قرن ها قبل به این زمان سفر کرده بودند!
بله! بریتون ها به دلیل فاصله زیاد تا تمدن (یونان و روم) امکان تبادل و برخورد با آن را نداشتند. چون بریتانیا جزیره ای بود که از قاره اصلی اروپا جدا بود و برای رسیدن به آنجا نیاز به کشتی بود که دریا را بپیماید. و بریتون های وحشی هم تکنولوژی ساخت کشتی را نداشتند که بتوانند با بخش اصلی قاره اروپا ارتباط داشته باشند.
درنتیجه آن بریتون ها همان باور ها و روش های سنتی خود را در طی صدها سال حفظ کرده بودند. همچنان با چهره ها و بدنی رنگ شده به نبرد میرفتند و هیچ نظمی در جنگیدن نداشتند و همین طور به روش سنتی بزن در رو میجنگیدند.
از ابزار های بسیار قدیمی برای زندگی استفاده میکردند و...
خلاصه که نسبت به پسر عمو های اروپایی شان (گال ها) خیلی عقب افتاده و سنتی بودند.
همین سنتی بودن با اینکه اوایل باعث وحشت رومی ها شد اما در آخر به راحتی از رومی ها شکست خوردند و جزیره بریتانیا هم توسط روم فتح شد...
حالا که بیش از ۲۰۰۰سال از آن زمان ها میگذرد. مردم سلت تبار اسکاتلند و ایرلند و ولز هنوز هم برای زنده نگه داشتن یاد سنت های پیشینیان خود در بعضی مراسم ها از این تتو های باستانی استفاده میکنند و با این کار میگویند: سلت ها هنوز زنده هستند!...