آثار فردوسی
شاهنامه، از آثار فردوسی است که تاثیر بسیار مهمی بر تاریخ ادبیات فارسی داشته و دارای بیش از ۶۰ هزار بیت در سه دوره اساطیری، پهلوانی و تاریخی است. این کتاب بخش مهمی از هویت ملی و فرهنگ ایرانی را تشکیل داده است.
آثار فردوسی بجز شاهنامه
باید گفت تنها اثری که روشن شده سروده فردوسی است، شاهنامه بوده و آثار دیگری که به عنوان سروده های فردوسی دانسته می شوند؛ بی پایه هستند. معروف ترین این آثار، مثنوی یوسف و زلیخا است.
از آریانام ویجه تا ایران
به بیان ساده، شاهنامه مجموعه ای از اسطوره ها، افسانه ها و بخش های تاریخی بومی، پیش از اسلام و مربوط به ایرانیان آریایی است که به شکل نسبتاً “خالص” فارسی نوشته شده است و عمدتاً عاری از کلمات خارجی است. اگرچه شاهنامه حماسه ملی ایران است، اما منظور از ایرانیان تأکید به یک قوم است، به ویژه که ایران در شاهنامه با ایران امروزی یا حتی ایران زمان فردوسی مطابقت ندارد. جدای از مرزهای دائماً در حال تغییر آن، باید تفاوت میان وطن باستانی ایران (آریانام ویجه به زبان اوستایی و به معنای سرزمین آریایی ها) و ایران کنونی (ساده سازی آریانام ویجه به معنای آریایی) را نیز در نظر گرفت، که ایرانیان به آن کوچ کردند.
به گفته دیک دیویس، مترجم نسخه شاهنامه، آریانام ویجه، تقریباً در آسیای مرکزی بود: ازبکستان امروزی، ترکمنستان تاجیکستان. به همین دلیل است که بسیاری از مناطقی که در شاهنامه فردوسی آمده است در ایران کنونی نیستند. برای مثال سیستان مدرن تنها بخشی از سیستان باستان و در غرب آن است. دیویس در مورد موقعیت ایران در شاهنامه چنین می گوید: «در بخش های اساطیری و اوایل افسانه ای شعر، ایران در شمال خراسان کنونی قرار دارد و تا شمال بخارا و سمرقند امروزی می رسد در شرق نیز تا استان هیرمند در افغانستان ادامه دارد که با ورود ساسانیان، کم و بیش به ایران مدرن تبدیل می شود.
یکی از مواردی که شاهنامه را به حماسه ای منحصر به فرد تبدیل می کند، وسعت بسیار زیاد آن است. محققان معمولاً کتاب را به سه «عصر» تقسیم میکنند. عصر اول، اسطورهای، با آفرینش جهان و سلطنت کیومرث، اولین پادشاه ایرانی (و انسان روی زمین) آغاز میشود و با داستانهایی مانند داستان ضحاک، کاوه آهنگر، پادشاهی جمشید پسر تهمورث و سقوط او از فره ایزدی ادامه مییابد.
از اینجا، داستان به عصر قهرمانی پیش میرود که بخش عمدهای از محبوبترین و شناختهشدهترین داستانهای حماسه را در خود جای داده و رقابت بین ایرانیان در غرب رود اوکسوس در آسیای مرکزی و تورانیان را به تصویر می کشد. اگرچه فردوسی در شعر خود تورانیان را “ترک” می نامد (چرا که ترکان در زمان زندگی او در این منطقه ساکن بودند)، اما آنها در واقع ایرانی هستند. کتاب اوستا، تورانیان را قبایل چادرنشینی معرفی می کند که با یکجانشنیان ایرانی دشمنی دارند. دیویس می گوید: «[تورانی ها] به وضوح شاخه ای جداگانه از مردم ایران هستند “رقابت ایران و توران تقریباً ناشی از دشمنی ماقبل تاریخ است که بین دو شاخه از مردم ایران به خوبی به یادگار مانده است.”
|
رستم اسطوره و قهرمانی ایرانی است که با دیوها (شیاطین) و پادشاهان می جنگد و هفت خان را پشت سر می گذارد. او همچنین در یک مورد اشتباه هویتی، پسرش سهراب را در یکی از غم انگیزترین و دلخراش ترین قسمت های حماسه می کشد. داستان سیاوش نیز یکی از داستان های جالب شاهنامه است که به علت زیبایی و وقار بسیار، مورد توجه نامادری خود سودابه قرار گرفت و پس از نافرمانی، توسط نامادری شهوانی و مکر خود به تجاوز متهم شده بود. پدرش برای اثبات بی گناهی او گذشتن از آتش را پیشنهاد داد که سیاوش با سربلندی از آتش عبور کرد و سودابه از عبور از آتش سر باز زد و در آخر با پادرمیانی سیاوش، پدرش از کشتن سودابه سر باز زد و او را بخشید.
سیاوش چنین گفت با شهریار
که دل را بدین کار رنجه مدار
به من بخش سودابه را زین گناه
پذیرد مگر پند و آید به راه
همی گفت با دل که بر دست شاه
گر ایدون که سودابه گردد تباه
به فرجام کار او پشیمان شود
ز من بیند او غم چو پیچان شود
بهانه همی جست زان کار شاه
بدان تا ببخشد گذشته گناه
سیاووش را گفت بخشیدمش
ازان پس که خون ریختن دیدمش
سیاوش ببوسید تخت پدر
وزان تخت برخاست و آمد بدر
با پایان یافتن مرگ رستم، این کتاب نوعی جهش را به عصر تاریخی انجام می دهد، که با حمله اسکندر آغاز می شود و با اعراب مسلمان در قرن هفتم به پایان می رسد.
در حالی که همه چیز برای فردوسی خوب شروع شد، او پایان خوشی نداشت. قبل از اینکه بتواند کتاب را کامل کند، حامیان سامانی او توسط ترکان غزنوی مغلوب شدند. سلطان محمود غزنوی ابتدا به حمایت از فردوسی برخواست ولی پس از مدتی به وعده های خود عمل نکرده و از اشعار وی حمایت نکرد. سلطان محمود بعدها، از رفتار خود، پشیمان شده بود، ۶۰ هزار دینار به پاس قدردانی از فردوسی، برای او فرستاد اما افسوس که دیگر دیر شده بود و فردوسی به دیار باقی شتافت.
شاهکاری ماندگار بعد از مرگ فردوسی
اگر چه در آن زمان که سلطان محمود او را نادیده گرفته بود، فردوسی نمیدانست که چه دستاوردی داشته است. اما امروز در میان ایرانیان، فردوسی از موقعیتی برخوردار است که قابل مقایسه با کوروش بزرگ است. او چنان مورد احترام و تکریم است که حتی برخی او را به عامل نجات زبان فارسی دانستهاند.
علیرغم اینکه قهرمانان شاهنامه اکثراً زرتشتیان آریایی هستند و داستان ها در دوران باستان و غالباً دور اتفاق می افتد، کتاب توانسته است از قومیت، مذهب، جغرافیا و زمان فراتر رود. دیویس میگوید: یکی از تعاریف یک اثر ادبی مهم این است که با نسلهای مختلف با قاطعیت صحبت میکند و لزوماً برای یک نسل نیست و شاهنامه هزار سال است که این کار را برای بسیاری از مردم انجام داده است. بله، داستان های شاهنامه، مملو از درس های زندگی، توصیه های حکیمانه و تجربیات است. فردوسی خرد، ایمان، شجاعت، میهن پرستی و عدالت را می ستاید و خوانندگان خود را از بی ثباتی هشدار می دهد. فردوسی با وجود ایمان زرتشتی خود، از ناگزیر بودن سرنوشت ابراز تاسف می کند. به این ترتیب، شاهنامه به همان اندازه که آموزنده است، سرگرم کننده نیز هست.
بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی
پی افکندم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند
شاهنامه از زمان تکمیلش تا حال حاضر، مورد ستایش بسیاری از جوامع از جمله ترکهای عثمانی و مغولهای هند بوده است، از ترکیه و گرجستان در غرب تا تاجیکستان، همگی به بزرگی این کتاب پی برده و آن را محترم می شمرند. همچنین در آثار ادبی و هنری معاصر، مانند «نام من سرخ» اثر اورهان پاموک، «بادبادک باز» اثر خالد حسینی و مجموعه پرترههای «کتاب پادشاهان» شیرین نشاط، نقش برجستهای داشته است.
• |