MiSaGh hmدرسته جای هیچکدوم از بازیکنا نیستم و اینجور نظر میدم
ولی یه حاصل مثبت این فحاشی ها داره اینه خود این افراد فحاش دست از فحاشی بر میدارن
اینجاست که وارد بحث فرهنگ و ضدفرهنگ میشیم؛ یه چیزی شبیه واکنش بدن به ویروس.
وقتی یه رفتار زشت مثل فحاشی زیاد میشه و همه جا رو میگیره، اولش شاید خیلیا باهاش همراه بشن یا سکوت کنن، ولی کمکم یه موج مخالف درست میشه—همون ضدفرهنگ. آدمها میفهمن این فحاشیها هیچ سودی نداشته: نه تیمشون بهتر بازی کرده، نه حالشون خوبتر شده، نه بازیکنا انگیزه گرفتن. تازه کلی هم حس بد، تنش، و حتی درگیری درست شده.
اونجاست که یه عده میگن: «بسه دیگه! ما نمیخوایم این باشیم.»
و اونجا دقیقاً جرقهی تغییر فرهنگی زده میشه.
انگار این چرخه هست که:
۱. یه ضدفرهنگ (مثل فحاشی) شکل میگیره
۲. همه توش غرق میشن
۳. نتیجه نمیگیرن
۴. حالشون بد میشه
۵. بعد تازه میفهمن باید یه فرهنگ جدید بسازن که حس خوب بده، موندگار باشه، و افتخار کنن بهش
یه کم طول میکشه ولی شدنیه—مثل اینکه فحاشی واکسن فرهنگی خودش میشه!