آهنگ اصلی متعلق به بردیا بهادر است.
کوچهها رو قدم زدم واسه پیدا کردنت
حالا یه شبح شدم واسه تماشا کردنت
دیوارای این اتاق بدون تو فشرده میشن
نیستی و من انگاری باز دارم افسرده میشم
خستهام از آدمکا خستهام از هرجایی که اثرت اونجا نباشه
خستهام از اونی که باید بوده و حالا نباشه
خستهام از یه جورایی حتی خودت
راستشو بخوای بگم خستهام از چیزی که میخواستی بشم
رفتم از اونی که میشناختی یه شب
تو بساز شباتو با هر کی که دوست داری
میرم و یکی نمیشناختی میشم
اگه من دنیات نبودم واسه تو دنیا رو ساختم
قبل تو برنده بودم ولی خب بعد تو باختم
همه حرمتا انگاری داره شکسته میشه
وقتی من حس میکنم یکی دیگه نشسته پیشت
خستهام از آدمکا خستهام از هرجایی که اثرت اونجا نباشه
خستهام از اونی که باید بوده و حالا نباشه
خستهام از یه جورایی حتی خودت
راستشو بخوای بگم خستهام از چیزی که میخواستی بشم
رفتم از اونی که میشناختی یه شب
تو بساز شباتو با هر کی که دوست داری
میرم و یکی نمیشناختی میشم