آنجلا: برای شام ماهی میخوری یا گوشت؟
امیل: ماهی.
- اگه مجبور بودی گوشت بخوری، چه نوع گوشتی رو ترجیح میدادی؟
- نمیدونم، گوشت گوساله.
- و اگه مجبور بودی به جای گوشت گوساله گوشت گاو بخوری، استیک رو ترجیح میدادی یا کبابی؟
- استیک.
- خب اگه کبابی رو انتخاب میکردی، دوست داشتی نیمپز باشه یا برشته؟
- نیمپز.
- خب عزیزم، خیلی بدشانسی، چون گوشت گاوی که کباب کرده بودم، یک کمی سوخته!
یک زن یک زن است|1961| ژان لوک گدار
من با این دل چه کنم؟ من با این حال چه کنم؟ من این غصه رو با کی تقسیم کنم؟ من با چه قوتی این همه راهو بیام که چی؟ دیگه دارم اذیت میشم. دیگه وقتشه بخوابونم تو گوشت پسر. بچه جون من خسته ام. از من پیرمرد چه انتظاری داری؟ خُب خودتو به من نشون بده…خودتو به من نشون بده.
آخه من با این یه تیکه حلبی چه کنم؟
برین کنار. شما رو به مقدسات برین کنار. بذارین ببینمش. بذارین تا چشام سو داره ببینمش.
آهای یوســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــف،من اینجام…
بوی پیراهن یوسف | 1374| ابراهیم حاتمی کیا
دیورو (پیرس برازنان): اگه احساس می کنی به یه رابطه عاطفی نیاز داری ، یه سگ بخر ....!!
The November Man| مرد نوامبر 2014| راجر دونالدسون
نیک: آره من عاشقت بودم؛ و بعدش تمام کاری که کردیم این بود که از هم متنفر بشیم، همدیگه رو کنترل کنیم، برای همدیگه درد ایجاد کنیم.
امی: ازدواج همینه دیگه.
Gone Girll| دختر گمشده 2014| دیوید فینچر
مختار: برای من حجت همان است که حسین بن علی فرمود؛ بیعت با یزید حرام است...
سریال مختار نامه| داود میر باقری
جیمی راندل: گاهی اوقات اون چیزایی که از همه چی بیشتر می خوای، اتفاق نمی افته
گاهی اوقات هم چیزایی که اصلا انتظارش رو نداری، اتفاق می افته!!
تو هزاران نفر رو ملاقات می کنی و هیچکدومشون هیچ تاثیری روت نمی ذارن و بعدش با یه نفر آشنا میشی و زندگیت برا همیشه تغییر می کنه!
Love & Other Drugs| عشق و داروهای دیگر 2010| ادوارد زوئییک
کريم: بوو اوزو اولاردانديا زهره
زهره: هانسِلاردان!؟
كريم: اِله اوكه ديديم..
زهره: اوجور ديمَه.. پيسده
فرشاد: عــِه! شما تركين
كريم: نه
زهره: نه
سن پطرزبورگ| 1388| بهروز افخمی
بزن به چاک وگرنه درونت رو به بیرونت معرفی می کنم!
Once Upon a Time in the West| 1969| Sergio Leone
من به وظیفم عمل می کنم و قوانینو تا وقتی تغییر نکردند اجرا می کنم. من نگرانی از درست و غلط بودن قوانین رو به فلاسفه واگذار می کنم. تو هم نگران نباش!
Secret Army| سریال ارتش سری
رویا: توو فکرم اون دختره که میگفتی عاشقش بودی، الان کجاس ؟...
+ رضا: چیه ؟... میخوای برا اونم کیک تولد بفرستی؟!
- به نظرت اگه همون موقع ازدواج میکردی، بهتر نبود؟
+ یا بعد یکی دو سال زده بودیم به تیپ هم !... یا اینکه بچه اولمون الان استوار بازنشسته بود، ما هم تشنه به خون هم !...
- آدم بدبینی هستی...
+ نه... خودمو میشناسم
- راس راسی دلت براش تنگ نمیشه ؟!
+ خوبی آدم اینکه میتونه فراموش کنه...
- این خوبیشه یا بدیش ؟... ینی ممکنه تو ام منو فراموش کنی ؟!
+ تو چی ؟
- من اول پرسیدم
+ اونو یادم رفته که تو رو یادم بره ؟!
صداها| 1387| فرزاد موتمن
فرانک (کوین اسپیسی): هیچ راه بهتری برای غلبه کردن بر یه ذره شَک وجود نداره .. به جز استفاده کردن از سِیلِ بزرگی از حقیقت ...!
House of Cards| سریال خانهٔ پوشالی
راس الغول : اگه یه حقیقت غیرقابل تغییر درباره ی زندگی باشه، اینه که بیشتر ظالمانه ست تا منصفانه باشه و به ندرت فرصت خاتمه بخشیدن رو در اختیار ما قرار میده . . .
Arrow| سریال پیکان -TV Series 2012
رضا : تو هم نوشتن رو کار نمیدونی؟ اون که سختترین کار دنیاست.
اعتراض| 1378| مسعود کیمیایی
اصغر وصالی : آره، دارن مثل مور ملخ زیاد میشن،خب بشن ما هم خدایی داریم حالا که سفره شهادت پهنه باکی نیست،
بزار از زمین و آسمون بجوشن.
کاش نمی اومدیم تو این بن بست کاش بین مردم بودیم
کاش تو کوچه پس کوچه ها میجنگیدم
کاش شهید می شدیم
تا مردم شاهد باشن
سرباز خمینی مرد شهادته نه تسلیم
فیلم "چ"| ابراهیم حاتمی کیا
هر شعبده بازی از سه مرحله تشکیل میشه: شعبدهباز یه چیزی رو نشون میده، یه چیز کاملا معمولی. بعد اون رو ناپدید میکنه. هنوز کسی دست نزده، چون ناپدید کردن تنها کافی نیست...... باید اون رو برگردونی.... هیچکس به مردی که توی جعبه ناپدید میشه اهمیت نمیده.... همه میخوان بفهمن راز کار چیه. ولی نمیفهمن. چون درست نگاه نمیکنند. البته در اصل نمیخواهند بفهمند. دوست دارید گولتون بزنند. این کار خیلی از خود گذشتگی میخواد. این تنها راه نجات از این وضعیته. همه برای دونستن راز بهت التماس میکنند ولی همچین که رازت رو بهشون لو دادی، دیگه براشون ارزشی نداری. این نمایش تو است که برای مردم جالبه. اگر میخواهی وارد این کار بشی باید آلوده کار بشی. از خودگذشتگی قیمت یک نمایش خوبه.
پرستیژ|2006|كارگردان: کریستوفر نولان
باران كوثري: چرا يه كاري تو رشته ي خودت نميكني؟ تاكسي اخه.......
پيمان معادي: خيلي پيشنهاد خوبي بودا! من تعجب ميكنم چرا يه همچين چيزي به فكر خودم نرسيده بود هيچوقت ، قشنگ يه جوري حرف ميزني انگار تو اين مملكت زندگي نميكنيا ! خانوم كو كار...؟!!
قصه ها|رخشان بني اعتماد
دكتر هانيبال لكتر (آنتوني هاپكينز):
مردم همیشه به شما نمی گن که چه فکری می کنن فقط منتظرن که توی زندگی پیشرفت نکنی.
The Silence Of The Lambs| سكوت بره ها 1991| جاناتان دمي
- شما چطور انقدر خوب راجع به زن ها مینویسید؟
+ یه مرد رو تصور میکنم... بعد منطق و مسئولیت پذیری رو ازش حذف میکنم!
As Good as It Gets | 1997| James L. Brooks
شان پاکر: یه زمانی انسانها در مزارع زندگی می کردند.
یه زمانی انسانها شهرنشین شدند و در شهرها زندگی کردند.
حالا وقتشه که انسان در اینترنت زندگی کنه.
The Social Network| شبکه اجتماعی 2010| دیوید فینچر
مکس جری هوروویتز: ته سیگار ها خوب نیستند چون اونها رو توی دریا میریزند
و ماهیها اونها رو میکِشند و به نیکوتین معتاد میشن…
داشتم شوخی می کردم چون ته سیگار نمیتونه زیر آب روشن بمونه
و البته ماهیها هم جیب ندارند که بخوان فندکشون رو توش بذارند.
Mary and Max| مری و مکس 2009| آدام الیوت
+ هوش مصنوعی : پدر متاسفم ، من باعث شکستت شدم ..
- فینچ : ما هنوز شکست نخوردیم
+ نمی دونستم چطور برنده بشم ، مجبور شدم قوانین جدیدی وضع کنم
- تو یه چالش غیرممکن رو تجربه کردی ، چیزی که تو رو براش طراحی نکردم
+ فکر میکردم تو هم دلت می خواد زنده بمونم ، ولی حالا مطمئن نیستی
- این درست نیست
+ اگه فکر میکنی راهمو گم کردم ، شاید باید بمیرم
+ من زجر نمیکشم
- تو مخلوق من بودی نمی تونم بذارم بمیری
+ اگه زنده نموندم ازت ممنونم که من رو خلق کردی.
Person of Interest| سریال مظنون | نوشته ی جاناتان نولان
طوری رفتار کنید انگار مرد ثروتمندی هستید، آنگاه مطمئناً ثروتمند خواهید شد.
طوری رفتار کنید انگار اعتماد به نفس زیادی دارید آنگاه مردم مطمئناً به
شما اعتماد خواهند کرد، طوری رفتار کنید انگار تجربه ی زیادی دارید آنگاه
مردم توصیه های شما را دنبال خواهند کرد. طوری رفتار کنید انگار موفقیت
بزرگی کسب کرده اید انگاه به یقین همانطور که من اینجا ایستاده ام، موفق
خواهید شد.
The Wolf of Wall Street| 2013| مارتین اسکورسیزی
تا زمانی که عاشق هم بوديم همدیگه رو مي فهمیدیم، چون چیزی برای فهمیدن وجود نداشت...
L'eclisse| کسوف 1962| میکل آنجلو آنتونیونی
آلفرد : سال ها پیش در برمه بودم... منو دوستام برای یه حکومت محلی کار میکردیم. اونا سعی داشتن با دادن جواهرات به عنوان رشوه وفاداری روسای قبیله رو بخرن اما یک راهزن کاروان هاشون در جنگلی در شمال رانگون غرات میکرد. برای همین مارو فرستادن تا جواهرات رو پیدا کنیم اما طی مدت 6ماه هیچکس رو ندیدیم که با راهزنها معامله کرده باشه. یک روز بچه ای رو دیدم که با یه یاقوت بازی می کرد که اندازه یک نارنگی بود... اون راهزن جواهراتو دور می انداخته
بتمن (christine Bale) : پس چرا اونا رو دزدیده بوده؟
آلفرد : چون فکر می کرد سرگرمی خوبیه, چون بعضی آدما دنبال چیزای منطقی مثل پول نیستن. نمیشه اونارو خرید, بهشون زور گفت,باهاشون منطقی حرف زد ویا مذاکره کرد! بعضی آدما فقط میخوان سوختن دنیا رو تماشا کنن
The Dark Knight| شوالیه تاریکی 2008| کریستوفر نولان
هر آدمی برای خودش غرور داره، آدم زخمی میشه، بهش توهین میشه، اما آدم همه اینا رو مینونه تحمل کنه تا لحظه آخر. اما وقتی آدم پشت سر هم بد میاره، بهتره آدم قید این دنیا روبزنه و بره، اما با غرور.
Gloomy Sunday| یکشنبه غم انگیز 1999| رالف شوبل
ﺍﮔﻪ ﭘﻮﻟﻲ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﺳﺘﮕﻴﺮﻱ ﻣﻦ ﺧﺮﺝ ﻣﻲ ﮐﻨﻦ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺪﻥ
ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺩﺯﺩﻱ ﺑﺮﻣﻲ ﺩﺍﺭﻡ.
Butch Cassidy and the Sandance Kid|ﺑﻮﭺ ﮐﺴﻴﺪﻱ ﻭ ﺳﺎﻧﺪﻧﺲ ﮐﻴﺪ 1969| جرج روی هیل
آرون رالستون: اگه يه روز مجبور بشی دستتو قطع كنی، بد ترين گزينه يه چاقوی چينيه!
127 Hours |2010|دنی بویل
فارست: نمی دونم حق با مامان بود یا ستوان دن. من نمی دونم که هر کدوم ما سرنوشتی داریم یا بطور تصادفی روی یک نسیم شناوریم. ولی به نظر من هر دوتا درستن. شاید هر دو تا همزمان دارن اتفاق می افتن.
Forrest Gump| فارست گامپ 1994| رابرت زمکیس
میدوني پدربزرگم هميشه چي مي گفت؟ "قدمهاي بلند بردار." مي گفت "اينطوري هم زودتر مي رسي هم كفشهات ديرتر خراب مي شن"
Sergio Leone |1984| Once Upon a Time in America
- ایشون برادرتونن؟!
+بله
- ایشونم تو بیمارستان مشغولن؟!
+ نخیر
- شغلشون چیه اون وقت؟!
+ تیریپ هنری ان!
- تو شاخه خاصی مشغولن؟!
+ نه با رفقاشون تو کافه و خیابون و دور و برای تئاتر شهر می چرخن
سریال شمعدونی| سروش صحت