بسم الله الرحمن الرحیم
بریم سراغ قسمت دوم قافیه ها و ببینیم بقیه قوانینش
تبصره یک در قافیه : در قافیه ممکن است به حروف اصلی ما چند کلمه الحاق شوند . شناسه ها، ضمایرمتصل ، پسوندها ، مخفف صیغه های زمان حال بودن (-َم، ی ، یم ، ید ، -َند) و ی در اخر بعضی از واژه های مختوم به ا و و مثلا در واژه های خدای ، جای ، موی ، بوی
مثل این ابیات که ضمیر نقش الحاقی را دارد
من که از آتش دل چون خم می در جوشم/مهر بر لب زده خون میخورم و خاموشم (حافظ)
-َم الحاقی میشه ، وش حروف اصلی قافیه
خاموشم و جوشم میشن کلمات قافیه
یا مثل این بیت
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی/دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی (حافظ)
ا حرف اصلی و یی الحاقی
تذکر : برای پیدا کردن قافیه اول ردیف را پیدا کنید و بعدش حروف الحاقی و بعدش حروف اصلی قدما به این کار میگفتن رَویّ.
تبصره دوم:
چنانچه واژه های قافیه به مصوت های (( ی )) و (( های بیان حرکت )) ختم شوند هر چند جز حروف مشترک قافیه محسوب می شوند اما حروف الحاقی هستند .
- مصوت بلند ( ی ) : جز حروف الحاقی است حتی اگر مصوت بلند ( ی ) جز اصل کلمه ی قافیه باشد . مثال :
یکی مشکلی برد پیش علی مگر مشکلش را کند مُنجلی
واژه های ( علی – منجلی ) قافیه محسوب می شوند و مصوت بلند ( ی ) حرف الحاقی است و هجای قافیه آن به ترتیب
( عَل – جَل) می باشد که با آن روشی قبلاً ذکر شد حروف ( َ ل ) حروف اصلی است .
- های بیان حرکت یا ( های غیر ملفوظ ) : در آخر واژه ی قافیه قرار می گیرد چه جز حروف اصلی باشد یا نباشد .
(متاسفانه بابت این تبصره که بخوام مثال بیشتری براتون بیارم بیتی پیدا نکردم )
.
.
.
تبصره سوم
ببینید طبق قاعده دوم قافیه ، بعضی از کلمات هستن که مصوت + صامت +صامت که مصوت کوتاه میباشد و قافیه حروف الحاقی داشته باشد ، و مصوت ها هم با هم فرق داشته باشند یعنی یکیشون -ِ و اون یکی -ُ باشد در این صورت این دو کلمه قافیه نمیشوند ولی اگر اگر یه حرف مثل حرف ی بهشون الحاق بشه در اون صورت میتونیم بگیم اینا قافیه هستند
مثل کُشت و گَشت قافیه نیستند ولی کُشتی و گَشتی قافیه میشوند
مثل کلماتی نظیر منظَری و تصوُری
.
.
.
تبصره چهارم
بعضی وقتها پسوند ها و پیشوند ها گرچه واژه نیستد ولی در حکم قافیه ما قرار میگیرند مانند این بیت :
نفس برآمد و کام از تو بر نمیآید/فغان که بخت من از خواب در نمیآید(حافظ)
-َر حروف قافیه و مشترک و بر و در کلمات قافیه هستن ....
در صورتی پسوند و پیشوند وازه قافیه محسوب میشوند که تکرار نشود مانند این بیت مولانا :
نک بهاران شد ، صلا ای لولیان / بانگ نای و سبزه و اب روان
که در اولی نشانه جمع است و در دومی صفت حالیه است ولی اگر در هردو کلممه نقش انها حالت جمع بود به عنوان قافیه نباید انها را در نظر گرفت ...
.
.
تبصره پنجم
اگر طبق قاعده یک و دو قافیه در شعری مشخص باشد اگر بازهم دیده شد که کلمات مشترک دیگری در کلمه قافیه ما وجود داره ، اونا رو لازم نیست لحاظ کنید
الان فرض کنید تو بیتی این دو کلمه قافیه بودند:
غنا و فنا
این جا قافیه ما طبق قاعده یک حرف اصلی اون ا هستش ولی ن هم بینشون مشترکه ، ولی دیگه لازم نیست اون حرف ن رو جز قافیه امون در نظرش بگیریم
شکایت و حکایت
توی این دوکلمه حروف اصلی قافیه ما -َیت هستش و و لازم نیست ک و ا رو جز قافیه محسوب کنیم .
.
.
.
تبصره ششم:
اینو قبلا گفتم اگر دو کلمه دیدید که از نظر لظف و نوشتاری توی بیتی بودن ، ولی معنیشون فرق میکرد قافیه درسته
و توی بیت هم ارایه جناس تام هم به کار رفته ...
مثل این بیت (مثلش خیلی کم هست ولی معروفش اینه)
زهر ناحیت کاروان ها روان / به دیدار ان صورت بی روان
قافیه میشه روان حروف اصلی میشه ان (قاعده دو) و جناس تام هم به کار رفته است در این بیت .
.
.
.
تبصره هفتم:
تبصره ی 7 : گاهی حروف قافیه در بیش از یک واژه قرار بگیرد. یعنی در یک مصراع جز یک کلمه باشند و در مصراع دیگر حروف قافیه دو واژه واقع شوند . مثال :
چراغ روی تو را شمع گشت پروانه مرا ز خال تو با حال خویش پروا ، نه
پروانه و پروا نه کلمات قافیه و ان+ -ِ
برای این تبصره هم مثال یه خرده کمه
.
.
.
خب فعلا اینا رو بخونید اگرم جایی به مشکل خوردین بهم بگید بتونم جوابتونو بدم رفقا
امیدوارم خوب توضیح داده باشم بهتون ....