قبل از خواندن این مطلب، قسمت قبل را مطالعه کن:
15 قانون پول | قسمت اول
---------------------------------------------
8. پول بر روی درخت سبز نمی شود، مگر اینکه دانه درستی کاشته باشی.
متأسفانه مردم تنها راجب نیمهی اول این قانون میدانند. اگر کسی تا الآن درختی کاشته باشد میداند که چه قدر باید زحمت بکشد تا از میوهاش لذت ببرد. تو ابتدا باید دانهای پیدا کنی، زمین مناسب را بیابی، آب بدهی، به دانه رسیدگی کنی و در برابر نیروهای خارجی از آن محافظت کنی. سپس به او زمان و آفتاب کافی بدهی تا بتوانی از میوهاش لذت ببری. برای ساخت ثروت نیز باید دقیقاً همین مراحل طی نمایی. اگر دانهی مناسب را نکاشته و بهخوبی از آن مراقبت نکرده باشی، میوهی خوشمزهای هم در کار نخواهد بود.
به این کار در دنیای واقعی سرمایه گذاری یا کسب و کار میگوییم. حتی بلندترین درختها نیز از دانهای کوچک شروع به رشد کردند. این دانهها خودبهخود به درخت تبدیل نمیشوند. این دانههایی که ما از آنها صحبت میکنیم، ایدهها هستند. جهان بر اساس ایدهها ساختهشده و بهترین قسمتش این است که این ایدهها رایگان هستند. ایدههایی مانند ایده کسب درآمد دلاری با طراحی لوگو که ما معرفی کردیم میتواند شروع خوبی برای کاشت این دانه باشد.
9. اجازه نده حوصله پول سر برود.
پول از اینکه حوصلهاش سر برود متنفر است. یا باید او را مجبور به کارکنی و یا میرود رئیس دیگری پیدا میکند. پول مانند خون در رگ است و باید جریان داشته باشد تا فاسد نشود. در کشورهای توسعهیافته این خون میتواند مدت بیشتری راکد بماند اما در ایران و با این ابرتورم وحشتناک، پول حتی یکلحظه هم نباید یک جا بنشیند. اگر پول راکد باشد، از ارزشش کاسته و اگر در گردش باشد، به ارزشش اضافه خواهد شد. احتمالاً با مقولهی تورم آشنایی داری و میدانی که از ارزش ریال ایران روزبهروز کاسته میشود. اگرچه در کشورهای پیشرفته و توسعهیافته تورم 0 تا 5 درصدی وجود دارد، اما شاید برایت جالب باشد که بدانی، اکثریت مردم در آن کشورها، در مورد اصطلاح تورم هیچ اطلاعاتی ندارند.
پس اگر میخواهی پولت از دستت فرار نکند، اجازه نده حوصلهاش سر رود. دارایی بخر، سرمایهگذاری کن، کسبوکاری راه بینداز و به هر صورتی که شده آن را به گردش دربیاور. چون اگر این کار را نکنی تورم ثروتت را میبلعد.
10. کمتر از درآمدت خرج کن.
ما میدانیم که این به نظر واضح میآید اما باور نمیکنی که چند میلیارد نفر در دنیا این قانون ساده اما بنیادی را رعایت نمیکنند. بیشتر مردم خود را بدهکار فروشگاهها و بانکها میکنند تا کالایی مصرفی تهیه کنند. در بهترین شرایط این مردم همان قدری که حقوق میگیرند تا آخر ماه دقیقاً همانقدر خرج میکنند.
یکی از دلایل عدم پیشرفت مالی عدم کنترل بر روی خرجهاست. تو توسط پول اغوا شدهای و خود را در قرض غرق کردهای. تو میگذاری غرور و احساسات کنترل خرجهایت را بر عهده بگیرند. تو میدانی تمامی این قرضها باید با بهره به بانک یا فروشگاه برگردانده شود اما بااینحال این کار را میکنی.
اگر نمیتوانی کالای موردنظرت را الآن بگیری پس نباید آن کالا را تهیه کنی. اگر نمیخواهی خرجهایت را با دقت بررسی کنی، اشکالی ندارد. فقط این قانون را رعایت کن. یا کمتر خرج کن و یا بیشتر پول دربیاور.
11. پول ارتش شخصی توست و باید آن ها را مجبور کنی که برایت اسیر بیاورند.
سرمایهگذار میلیونر، کوین اولیری این استعاره را به جلو راند تا جایی که طرز تفکر ما را نسبت به پول کاملاً تغییر داد. هر هزارتومانی که داری، سرباز شخصی توست. تو هرروز صبح آنها را به میدان جنگ میفرستی. بعضی از آنها کشته میشوند و بعضیشان فتح میکنند. هدف تو این است که سربازهای بیشتری، همراه با زندانیهای تازه اسیرشده به خانه برگردانی. اگر به پول بهعنوان سربازهایی که برای آزادی تو میجنگند بنگری، رفتار و دیدگاهت نسبت به پول خیلی محافظهکارانهتر میشود.
هر زمان که وامی با بهره دریافت میکنی، یعنی حکم مرگ سربازان باوفایت را امضا کردهای. تو سربازانت را در اختیار شخص دیگری قراردادی؛ سربازانی که ممکن بود بهخوبی به تو خدمت کنند. پس دفعهی دیگری که خواستی کالای مصرفی مانند خودرو یا تلفن همراه بخری، از خودت بپرس:
«آیا ارزش این تلفن همراه یا خودرو از جان سربازان باوفایی که برای آزادی من میجنگند، بیشتر است؟»
12. شریک زندگی میتواند تو را فقیر یا ثروتمند کند.
قطعاً یکی از مهمترین تصمیمهایی که باید در زندگی بهعنوان یک فرد بالغ بگیری، همین انتخاب شریک زندگی است. شاید بگویی شریک زندگی چه ربطی به ثروتمند یا فقیر بودن من دارد؟ تا زمانی که در چنین موقعیتی قرار نگیری، هیچوقت درک نمیکنی که انتخاب همسر نامناسب چه قدر برایت گران تمام خواهد شد. مهم نیست چه قدر عاشق یکدیگر باشید، باور کنی یا نه، پول همیشه میتواند بالاتر از عشق قرار بگیرد. ما در مورد طلاق و شرط و شروطی که چشمبسته قبول میکنی حرف نمیزنیم. این انتخاب اشتباه در هنگام طلاق میتواند حداقل نصف زندگیات را تصاحب کند و برود.
اما موضوع مورد بحث ما، در طول زندگی زناشویی است. همسر تو نزدیکترین فرد به توست و میتواند سرنوشت تو را دگرگون کند. او میتواند برایت نردبانهای ترقی بسازد و یا تو را در پسرفت و عقبگرد خاک کند.
ما هر چه قدر بر روی انتخاب شریک صحیح زندگی تأکید کنیم، بازهم کم گفتیم. همسر تو باید آماده باشد تا در این ماجراجویی – که ما به آن زندگی میگوییم – همراه تو باشد. شریک زندگی تو باید رقابتطلب، قوی، و هدفهای مشترکی با تو داشته باشد. او باید حاضر باشد تا پستیوبلندیهای زندگی را با لذت تمام با تو بگذراند.
پس شخص مناسب را پیدا کن تا زندگی ماجراجویی بینظیری را برایت رقم بزند.
13. پول تنها مشکلات مالی تو را مرتفع می کند، نه بیشتر و نه کمتر.
به دلایلی مردم تصور میکنند که پول تمام مشکلات زندگیشان را رفع میکند. آنها فکر میکنند تمام مشکلات زندگی از فقر نشاءت میگیرد. بله صحیح است. پول میتواند مشکلات زیادی را حل کند، اما نه تکتک مشکلات را. سقف بالای سرت؟ پول میتواند حلش کند. غذایی که امشب تمایل داری میل کنی؟ پول هوایت را دارد. هزینه دانشگاه بچههایت؟ پول برای نجاتت میآید. اینها همگی مسئلههای پول هستند. این مشکلات توسط ارتش شخصیات حل خواهند شد.
پول مانند یک کلید است که دربهای زیادی را باز میکند؛ اما این کلید محدودیتهایی نیز دارد. عاقلانه نیست که فکر کنیم میتوانیم با کلیدی سنتی و قدیمی، دربهای الکترونیکی یک هتل 5 ستاره را بازکنیم.
ذهنیت فقیر بهجایی نمیرسد و تو نمیتوانی از یک ذهن فقیر به فردی ثروتمند برسی. تا زمانی که فقیر باشی، فکر میکنی که پول حلال همهی مشکلات است؛ اما هنگامیکه ثروتمند شدی، میفهمی که مشکلات زیاد دیگری وجود دارند که پول هیچ قدرتی روی حل آنها ندارد.
14. بعضی ها پولدارند، اما بعضیها ثروتمند هستند.
اینجا باید کمی نکتهبین باشی. این قانون میتواند نسخه تکاملیافته قانون شماره 13 باشد. ثروت چه معنایی دارد؟ چه زمان میتوان گفت که ما ثروتمند شدهایم؟ ثروت میتواند نقطهای زندگی باشد که خواستهها و تمایلات تو به واقعیت بپیوندند. ثروت ترکیبی از تمام ویژگیهای انسانی است و پول یکی از آن ترکیبهاست. وقتی ازنظر عقلی، احساسی، فیزیکی، اجتماعی، مالی و … به سطح توقعات خود رسیدی یعنی ثروتمند شدی. این شبیه جمعکردن سنگهای زندگی موفق است.
بعضی از مردم شاید یک یا دو مؤلفه ثروت را از قبل داشته باشند، اما اکثر مردم برای رسیدن به کمال باید تلاش کنند. افراد کمی هستند که اشخاص واقعاً ثروتمندی تبدیلشدهاند.
نکتهی مهم این است که این مؤلفهها به یکدیگر متصل هستند. اگر ازنظر احساسی آسیبدیده باشی، خیلی سخت است که در اجتماع و رابطههای عاطفی موفق شوی. اگر رابطههای عاطفی مناسبی نداشته باشی نمیتوانی یک امپراتوری ثروت بسازی. اگر حتی یکی از این مؤلفهها را نداشته باشی، زندگی شاد و موفقی را تجربه نخواهی کرد.
به همین خاطر است که افراد پولدار زیادی را میبینی که از زندگی خود ناراضی هستند. بعضی از این افراد باوجود داراییهای زیاد، اقدام به خودکشی میکنند. مشکل آنجاست که این افراد برای رسیدن به یکی از این مؤلفههای ثروت، بقیه مؤلفههای اصلی را فدای پول کردهاند.
هیچ موقع فراموش نکن که انسان مادی نیست و پول نمیتواند بهتنهایی او را خوشحال کند. سه مؤلفه شادی، امید و آرامش از مهمترین ویژگیهای معنوی انسان هستند. رسیدن به این سه ویژگی نه نیاز به پول دارد و نه علوم معارف بشری؛ زیرا سرچشمه آنها، درون انسان است.
اگر فکر میکنی که با پول بیشتر میتوانی زندگی شاد و خوشحالی داشته باشی، بدان که سخت در اشتباهی. چیزهای مادی مانند پول و جایگاه اجتماعی انتها ندارند و انسان حریص، همیشه به دنبال چیزهای بیشتر است. آزادی از قیدهای مادی نهایت کمال انسان است
15. پاداش تو بر اساس مقیاس بازار هدف تعیین میشود.
تاکنون از خود سؤال پرسیدهای که چرا من باید فلان قدر حقوق بگیرم؟ قانون شماره 15 پاسخ سؤالت را میدهد. در دنیای سرمایهداری معادلهی سادهای برای تعیین پاداش یک شخص وجود دارد و آن معادله، بر اساس مقیاس بازار هدف تعیین میشود.
این بدان معنی است که هر چه قدر به افراد بیشتری خدمات ارائه دهی، پاداش بیشتری نیز دریافت میکنی. پاداش کسی که با 10 نفر سروکار دارد، از کسی که به میلیونها نفر خدمات ارائه میدهد خیلی کمتر است. این معادله در زندگی فقیرترین تا پولدارترین افراد صادق است؛ زیرا مبنای ارزشمند بودن یا نبودن فرد در جوامع سرمایهداری بر همین اساس تعیین میگردد.
همین امروز میتوانی با رعایت این قانون میزان دستمزد دریافتیات را افزایش دهی. تنها کافیست کمی فکر کنی و راههای رسیدن به مقیاس بزرگتر را بیابی.
فرض کنیم که تو یک مدرس کنکور سراسری هستی که برای هر جلسه 90 دقیقهای، 200 هزار تومان پول دریافت میکند. در حال حاضر در شغل خود گیر افتادهای و پاداش محدودی نیز دریافت میکنی؛ زیرا مقیاس بازار هدف تو بسیار محدود است.
معمولا اولین راهی که برای افزایش درآمد به ذهنت می رسد این است که ساعات کاری خود را افزایش دهی یا شغل دومی برگزینی. اما این روش معمول، بسیار اشتباه است. تنها کاری که باید بکنی این است که همین شغل را تکامل ببخشی و پیشرفتهتر کنی.
تو باید جلسات حضوری را به جلسات ویدیویی 24 ساعته و آنلاینی که تنها یکبار ضبط کردهای، تبدیل کنی. با این کار نهتنها مقیاس هدفت را، از چندین نفر به چندین هزار نفر افزایش دادهای، بلکه در خواب نیز مشغول کسب درآمد هستی.
ترجیح میدهی خسته باشی یا بیپول؟ انتخاب توست. ما معتقدیم هر شخصی میتواند به آزادی مالی برسد، اگر انتخاب کند که تنبل نباشد. تنبل نبودن، به معنی کار سخت نیست. اگر کار سخت واقعاً نتیجه میداد پس پولدارترین افراد باید معدنچیها در تابستان باشند. اما میدانی که اینطور نیست. تنبل بودن یا نبودن به انتخاب خودت بستگی دارد. همینکه ویتارو را انتخاب کردی یعنی یکقدم به آزادی مالی نزدیکتر شدی. انتخاب ویتارو میتواند یکی از بهترین تصمیمهای زندگیات باشد و این تصمیم قطعاً تو را بهسوی پیشرفت و ارتقا هدایت میکند.
ما میدانیم که این متن طولانی بود. بنابراین باید به تو تبریک بگوییم که تا انتهای این متن ارزشمند با ما همراه بودی. اگر تا اینجای مطلب با ما همراه بودی، ما را در بخش نظرات همین پست یا در شبکههای اجتماعی مطلع کن. اگر از این 15 قانون پول خوشت آمد حتماً با دوستانت به اشتراک بگذار. ما وقتی نظرات را میخوانیم، از ته دل خوشحال میشویم.
متشکریم که با ما همراه بودی. تا بعد.