طرفداری | کین، ستاره سابق WWE مهمان اپیزود اخیر از پادکست اختصاصی آندرتیکر بود. آنها از موضوعات مختلفی صحبت کردند و در قسمتی از برنامه، بحث از تجربیات همکاری با بیگ شو، ستاره غول پیکر سابق WWE به میان آمد.
به ادعای برادران نابودی، بیگ شو در آن زمان یک «قلدر بالفطره» بود که خود را بسیار مهم میدانست و میخواست همه چیز طبق میل او پیش بروند. آنها در ادامه به یادآوری خاطره یک مسابقه از سامراسلم 1999 پرداختند؛ جایی که تگتیم آندرتیکر و بیگ شو برای کسب کمربندهای تگتیم WWF به مصاف کین و اکس پَک رفتند. آن شب آندرتیکر در حالیکه از بدرفتاری بیگ شو به ستوه آمده بود، در وسط مسابقه با سیلی به صورت او کوبید.
کین ادامه داد که خوشبختانه آنها در آن مقطع به قدری پشت یکدیگر بودند که بیگ شو جرئت نکرد علیه آندرتیکر دست به تلافی بزند. آندرتیکر نیز در تایید این حرف گفت که اگر بیگ شو دست روی او بلند میکرد، آن وقت باید با کین و گادفادر هم طرف میشد. آندرتیکر ادامه داد که بیگ شو میتوانست او را بکشد و کین در تایید او گفت که آنها خوشحال بودند که بیگ شو هرگز نفهمید تا چه اندازه قوی بود. آندرتیکر در پایان گفت که در اواخر دوران حرفهایشان مشاهده کرد که بیگ شو همان توصیههایی که از او شنیده بود را به کشتیگیرهای جوان منتقل میکرد.
آندرتیکر: او (بیگ شو) در اولین مسابقهاش تری بولیا را شکست داد و در ادامه برابر هالک هوگن پیروز شد. با آن شرایطی که در WCW داشت از کاراکترش گرفته تا غیره، وقتی به WWE آمد کارنامه پرباری داشت. پس با خودش فکر کرد که نباید کسی به او بگوید بالای چشمش ابروست و قرار است روی فرش قرمز راه برود. در آن مقطع، او یک قلدر بالفطره بود. با مردم طوری حرف میزد که من دائم نچ نچ میکردم.
کین: سامراسلم مینیاپولیس را به یاد داری؟ من و اکس پَک مقابل تو و بیگ شو قرار گرفتیم، درسته؟ تو واقعاً در وسط رینگ به او سیلی زدی (میخندد) به او گفتی «بیا اینجا» و شپلق!
آندرتیکر: آن زمان یک مقدار متفاوت بودم.
کین: او کارش را خوب پیش برده بود و مشغول کتک زدن اکس پک بود که ناگهان یک اشتباه کرد. او را له کرد یا چنین چیزی بود.
آندرتیکر: کار احمقانهای که نباید از یک غول سر بزند.
کین: فکر کنم پیشتر در این رابطه با او صحبت کرده بودی؟
آندرتیکر: همینطوره. میدانی اگرچه اکنون غولپیکر بودن برای ستارهها شبیه به فحش شده، اما در آن روزها، آن جثهها یک نعمت بود. به قول جان وودن، مربی بسکتبال «قد بلندی مزیتی است که نمیشود آن را مثل یک مهارت به کسی یاد داد» قد او یک مزیت بود و به علاوه ورزشکار خوبی هم بود، به ویژه با توجه به جثه بزرگی که داشت. اما گاهی اوقات کارهایی از او سر میزد که به قول معروف «یک غول نباید آنها را انجام دهد» سعی میکردیم او را تعلیم دهیم و او گاهی اوقات کارهایی احمقانه میکرد. من حرف را دو بار یا سه بار به افراد میزدم و در نهایت گاهی مجبور میشدم که با زبان دیگری با آنها حرف بزنم. آنها با گوش ندادن به من به دوران حرفهایشان آسیب میزدند و من سعی در کمک به آنها داشتم.
کین: صحیح است؛ درست به خاطر ندارم، ماجرا چه بود؟
آندرتیکر: یک چیزی بود دیگه! من یک مقدار کنترلم را از دست دادم.
کین: به او گفتی «بیا اینجا» و شپلق!
آندرتیکر: او می توانست من را بخورد یا بکشد.
کین: خیلی خوش شانس بودیم که هیچوقت نفهمید تا چه اندازه قوی است. (میخندد)
آندرتیکر: بله همینطوره. فکر کنم به اندازه کافی علیه او متحد بودیم که میدانست اگر به من حمله کند، یعنی به کین و گادفادر هم حمله کرده است. پس با توجه به این برتری عددی ما، ارزشش را نداشت.
کین : خدا را شکر.
جالب است که اواخر او را دیدم که مشغول نصیحت کردن بچهها بود. بعضی از همان حرفهایی که من به او میگفتم. با خودم فکر کردم که عجب چرخه کاملی است.