آیا براستی "پدرخوانده" بهترین فیلم سینماست؟ در این متن کوتاه خود سعی دارم تنها به سی ثانیه از شاهکار کاپولا بپردازم و البته برای درک بهتر هر چند مختصر تنها به پنج نمای پایانی کفایت می کنم , کنکاشی کوتاه برای فهم عمیق تر اثری که به درستی مستحق و شایسته تعریفاتی است که در خلال این دهه ها به این شاهکار تکرار نشدنی دنیای سینما گشته است.دایره المعارفی سینمایی که مخاطب عام و خاص از دیدن آن کمال لذت را خواهند برد.
نمای اول : (برای درک بهتر این نما مختصر توضیحی در مورد سکانس قبلی لازم است چرا که گفتگوی بین مایکل و کی (دایان کیتون) پیرامون قتل داماد خانواده صورت گرفته بوده که مایکل به همسرش می گوید که مسبب مرگ داماد شان نیست) به تصویر دقت کنید یک چهارچوب "در" بین زوج قرار گرفته و مایکل در وسط آن در حالی که دوربین خود یک قاب را تشکیل داده و "در" نیز به زیبایی قاب دوم , کارگردان برای توجه بیشتر بیننده از دو قاب استفاده کرده و فوکوس دوربین را هم از روی دایان کیتون برداشته و بر روی مایکل در عمق میدان قرار داده این تکنیک قاب در قاب در بسیاری از آثار سینمایی به کار می رود و بیشتر برای توجه مخاطب استفاده می شود.
نمای دوم : در این نما چند غریبه وارد میزانسن می شوند و دوربین کات می خورد به نقطه دید دایان کیتون او در حال دیدن افرادی است که خاضعانه دست های آل پاچینو را می بوسند و او را "دون" صدا می کنند. این بار با دقت بیشتری به اکت ال پاچینو بنگرید او ما را دقیقاً یاد پدرش با بازی مارلون براندو (پدرش) می اندازد.
نمای سوم : همچنان همان نما است اما یکی از بازدید کننده ها که حکم زیردست پاچینو را دارد به سمت "در" می آید تا "در" را ببندد انگار که ما مجاز به دیدن ادامه گفتگو نیستیم درست در لحظه بستن وی دوربین کات می خورد به...
نمای چهارم : نمایی که مدیوم دایان کیتون را نشان می دهد که با نگرانی همسرش را می نگرد حال قصد دارم به دو نکته بپردازم برگردیم به نمای اول , دوربین در سطح eye level (سطح چشم) قرار گرفته و کیتون هم در سمت چپ تصویر اما نمای چهارم چه ؟ البته دوربین همچنان در سطح چشم قرار گرفته ولی کیتون در سطح راست قرار دارد چرا؟ چون که ما این بار از دید آل پاچینو در حال تماشا هستیم توجه به جزئیات از طرف کاپولا در این جابه جایی با دقت صورت گرفته دوربین در سطح چشم هم برای هر چه واقع گرایانه بودن به کار می رود و تاثیرگذاری بیشتر چرا که بیننده خود را به جای شخصیت ها قرار دهد و با کاراکترها همذات پنداری بیشتری داشته باشد.
نمای پنجم : در نمای پایانی "در" بسته می شود و ما در این تصویر سیاه شدن تدریجی "در" توسط همان فرد غریبه نمای سوم را می بینیم و دایان کیتون که منفعلانه در حال دیدن همسرش است چرا که حال او متوجه دروغ همسرش در گفتگوی قبلی شده و فهمیده که همسرش مسئول کشتن داماد خانواده است و مهم تر این که به او نیز دروغ گفته با فهمیدن این دروغ تصویر هم با بستن "در" رو به سیاهی کامل می رود.
---------------------------------------------------------------------------------------
به کارکرد عنصر "در" در این سکانس ها دقت کنید دو فرد در دو اتاق که در بین آن ها نیز "دری" قرار دارد و در پایان "در" بسته می شود این بسته شدن استعاره از , از بین رفتن اعتماد است و کاپولا به زیبایی از این نماد استفاده نموده و این هوش و درک درست او نسبت به معماری را می رساند که ترجیح می دهد این دروغ نه در فضایی باز بلکه در اتاق های همین خانه نزد دایان کیتون بماند تا خواهر مایکل متوجه قتل شوهرش توسط برادرش نگردد.البته که از نورپردازی داخل تمام این نماها نمی توان گذشت که با فیلتر طلایی آن, جلوه خاصی به اثر بخشیده و نمای پنجم که دایان کیتون با آن موهای طلایی , لباس طلایی و چشمان طلایی در پس زمینه ایی که پرده اش نیز طلایی است چه پرده دری هایی که نمی کند.این گونه روایت کردن با تصویر و آن هم در تنها سی ثانیه بدون حتی یک کلمه و پیش برد آن تنها با نماهایی فوق العاده که کلامی رد و بدل نمی گردد ولی حرف هایی بسیار دارد آن هم در پایان فیلمی که حکم جمع بندی را دارد و اولین اثر کارگردان جوانش هم است در عین تکان دهنده بودن بسیار شجاعانه می نماید.حال به سوال ابتدایی این متن برگردیم آیا باز هم "پدرخوانده" بهترین فیلم سینماست؟!