Rahro .پیرلو:
دیدم تو چشماش اشک جمع شده
گفتم: چت شده؟
گفت: هیچی، زیاد عرق کردم
فردایِ بازی دکترایِ تیم گفتن رباط پاره کرده
گفتم: چرا نگفتی؟
گفت: نمیخواستم به تیم ضربه وارد کنم؛
"میخواستم خودم آسیب ببینم ولی تیم موفق بشه..."
روایت پیرلو از عشق و تعصب گتوزو
عشق واقعی اینه...
عشقی که توی سینه خودم نمونه اش رو دارم ...
ما سویلیستلی ها دو تا شعار معروف داریم
یکی اش پشت یقه پیراهن سویا چاپ شده Nunca nos Rendimos یعنی ما هیچ وقت تسلیم نمیشیم
و دیگریش در سرودی که می خونیم Sevillista sere hasta la muerte یعنی سویلیستا تا لحظه مرگ ...
عشق ما اینجوری موج میزنه... و فریادش می زنیم